پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
23 مهر 1397 - 13:34

اتکا به غرب «بن بست» است نه اعتماد به جوان‌ایرانی

شکل گیری برخی از رویداد‌های مهم در عرصه روابط واشنگتن – تهران طی روز‌های اخیر نمایانگر این مسئله است که راهبرد آمریکا از «فشار حداکثری» به «فشار کافی» تبدیل شده و تمرکز فراگیر این کشور جهت "اعمال تحریم‌های همه جانبه علیه ایران" نسبت به هفته‌های قبل تا حدودی تعدیل شده است.
نویسنده :
سعید همتی
کد خبر : 1597

پایگاه رهنما :

شکل گیری برخی از رویداد‌های مهم در عرصه روابط واشنگتن – تهران طی روز‌های اخیر نمایانگر این مسئله است که راهبرد آمریکا از «فشار حداکثری» به «فشار کافی» تبدیل شده و تمرکز فراگیر این کشور جهت "اعمال تحریم‌های همه جانبه علیه ایران" نسبت به هفته‌های قبل تا حدودی تعدیل شده است. دو رویداد مهم «معافیت امریکا برای برخی از کشور‌ها و شرکت‌ها از تحریم‌های ضدایرانی» و «کشمکش داخلی در دولت ترامپ بویژه در وزارت خزانه داری آمریکا بر سر ادامه دسترسی ایران به سوئیفت» به خوبی نشان می‌دهد اگرچه آمریکایی‌ها همچنان ماهیت سیاست‌های ضدایرانی خود را حفظ کرده اند، اما از حجم و سطح آن کاسته اند، چرا که احساس می‌کنند «ایران در اثر فشار‌های بیشتر، از برجام خارج خواهد شد». آمریکایی‌ها پیش از این بر اساس این برآورد از برجام خارج شد که اروپایی‌ها با عملیات فریب و هچنین وعده‌های نسیه به طرف ایرانی می‌توانند ایران را به اجرای یکسویه تعهدات برجامی ترغیب و از خروج ایران از برجام ممانعت به عمل بیاورند. آمریکا بلافاصله پس از خروج از برجام با تشدید فشار‌های اقتصادی تلاش کرد پروژه سوریه سازی ایران را رقم بزند و امروز با ناامیدشدن از اجرایی شدن چنین پروژه‌ای از یکسو غلظت تحریم‌ها را کاهش داده و از سوی دیگر دل به القائات رسانه ای- روانی جماعتی در داخل کشور بسته است که به زعم آمریکایی‌ها می‌تواند بسیار از کار‌های ناتمام آمریکایی‌ها در مواجهه با کشورمان را در داخل (با توجه به قدرتی که در اختیار دار) تمام کند. مختصات فکری جماعت داخلی مورد نظر آمریکایی‌ها را باید با القائاتی نظیر «در کشور بن بست وجود دارد» مورد شناسایی قرار داد. این تفکر ذیل سایه توسعه برون زا به جامعه دیکته می‌کند که برای رهایی از مشکلات اقتصادی نظیر بیکاری، گرانی، نوسانات ارزی و رکود باید به خواسته‌های غرب تن داد. از آخرین تلاش‌های این جماعت برای نرمالیزاسیون رفتار ایران در پازل دلخواه غرب، عضویت به هرقیمتی در کنوانسیون و توافقات بین المللی از جمله fatf و لوایح چهارگانه آن است را می‌توان مورد اشاره قرار داد توافقاتی که امنیت اقتصادی و نظامی کشور را با تهدیدات گسترده مواجهه می‌کند. رهبرمعظم انقلاب در ورزشگاه آزادی از رفتار و هدف این جماعت به عنوان «خیانت» یاد می‌کند؛ معظم له در ادامه مقابله با اهداف این جریان داخلی را یک اولویت تمام عیار برای خود عنوان می‌کنند: «من صریحاً اعلام می‌کنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج می‌کنند، در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند... تا جان و توان دارم نخواهم گذاشت چنین اتفاقی در کشور بیفتد.» کمتر اتفاق افتاده است که معظم له فعالیت و تحرکات یک جریان داخلی را خیانت عنوان می‌کنند و از قشر جوان و مردم می‌خواهند تا با اهداف این طیف هوشمندانه مبارزه کنند. از ویژگی‌های این طیف داخلی آن است که روحیه خودکوچک بینی ملی را تقویت و در مقابل توان و قدرت نظامی و سیاسی غرب را بسیار باصلابت و غیرقابل دفع می‌داند و راه گریز از تهدید و تحریم را تعدیل مواضع و سازش به هر قیمتی می‌داند. ادبیاتی مانند «آمریکا با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار خواهند انداخت» یا «ایرانی‌ها فقط در آبگوشت بزباش استعداد داشته و توانمند هستند» دقیقا از کسانی تولید می‌شود که جوان ایرانی را ناتوان از تولید بومی علم می‌داند و جامعه ایرانی را ناچار به تواضع و فروتنی (بخوانید پذیرش ظلم) در برابر غرب و تامین خواسته‌های آمریکا می‌داند. اینکه رهبرمعظم انقلاب از واژه «خیانت» در تعریف اقدامات این جریان یاد می‌کند به این دلیل است که گفتار وابستگان به این نحله فکری نه تنها روحیه خودباوری ملی را در جامعه تضعیف می‌کند، جوان ایرانی را از آینده انقلاب ناامید می‌کند و انگیزه و تکاپوی او را برای کسب علم و دانش برای ارتقای سطح توانمندی نظام جمهوری اسلامی ایران در نطفه خفه می‌کند بلکه تمام امکانات زیرساختی، آموزشی و تربیتی کشور را در اختیار افراد و نهاد‌های غربزده قرار می‌دهد و همین مسئله نهایتا به لیبرالیزه کردن جامعه -حاکمیت کمک خواهد کرد و کشور را در آستانه سقوط قرار خواهد داد. اینکه معظم له به ناچار لب به سخن می‌گشاید و استمرار وجود جریان غربزده را خیانت به کشور عنوان می‌کنند به این دلیل است که کارگزاران این تفکر به جای آنکه مولفه‌هایی مانند کار جهادی، روحیه انقلابی، ساده زیستی و توجه به قشر کم درآمد و بی بضاعت را جز اولویت‌های خود قرار دهد عناصر حکومت لیبرالی مانند اشرافی گری، توجه به قشر مرفه، اعتماد به غرب به جای اعتماد به جوان ایرانی، روحیه انفعال و حقارت در برابر غرب را تئوریزه و پیاده سازی می‌کنند.

ارسال نظرات